دوستان ارجمند ـ سروران من
بیش از یک سال است که کتابی را که من ترجمه کرده بودم که مجموعه مقالاتی از تورج دریایی بود در تهران منتشر شده است. نام خانمی را هم در جای نام مترجم گذاشته اند که برای من غریب بود و باورم نمی شد. کار ترجمه را حدود شش سال قبل بنا به پیشنهاد آقای دهباشی کرده بودم و متن دست نویس را به خود دریایی دادم و دیگر هیچ خبری از آن نداشتم. در آخرین ملاقات مان در همان زمان دویست دلار ـ با قیمت شش سال پیش محاسبه شود که دلاری 800 تومان بود ، نه به قیمت امروزـ به من داد و گفت که باقی وجه حق ترجمه را به آقای دهباشی خواهد داد. بعد هم به خارج رفت. وقتی از آقای دهباشی در باره باقی مطالبه ام پرسیدم اظهار بی اطلاعی کردند. بعد از آن نه از کتاب خبری داشتم و نه این شخص مجهول را دیدم. در آن زمان فقط یک مجموعه از او به ترجمه استاد زنده یاد ثاقب فر ترجمه و منتشر شده بود. من دومین مترجمی بودم که به شناخت و معروفیت این شخص مجهول کمک کردم. یاد ثاقب فر عزیز زنده باشد و نام این جاه طلبان از زمین گم باد.
پارسال وقتی خبر دار شدم که کتاب منتشر شده ناراحتی عجیبی بر من مستولی شد. اما برای این که داوری پیشینی نکرده باشم مدتی صبر کردم تا از روی خشم اقدامی نکنم. شاید سه ماهی که گذشته بود نامه ای با ای میل برای این شخص فرستادم که جوابی به آن نداد. دوباره نامه دیگری فرستادم. جواب نداد. به آقای دهباشی هم خبر دادم. اعتنایی نکردند. فقط شبی با من تماس گرفتند و گفتند که ناشر را بر حذر می دارند که با بیرجندی درنیفتی که روزی خاطراتش را منتشر خواهد کرد و آبروی تو را خواهد برد. تشکر کردم و گفتم خواهش می کنم وقت عزیز خود را به این کارهای کوچک تلف نکنید. ماجرا به همین حال ماند. یک بار هم به دریایی نامه نوشتم و گفتم که چون تیراژ کتاب 500 نسخه است و این نسخه ها را دوستان من و دانشجویان تاریخ می خرند و به سرعت تمام می شود و به چاپ دوم می رسد. لااقل برای این که بخشی از حق من احیا شود به ناشر بگویید که حق ترجمه چاپ بعد را با من حساب کند. باز هم جواب ندادند. موضوع ماند و من هم کاری نمی توانستم بکنم. یک بار هم نامه ای به مجری سایت ساسانیکا نوشتم (که خانمی زیر نظر همین تورج دریایی اداره می کند) و خبر دادم که کتاب معروف تذکره اربیل را چاپ کردیم. از ان خانم خواستم که این خبر را در سایت قرار دهید. یک جلد کتاب را هم با لطف دایره المعارف بزرگ برای سایت که زیر نظر تورج است فرستادیم. باز هم جواب نداد.
پارسال وقتی خبر دار شدم که کتاب منتشر شده ناراحتی عجیبی بر من مستولی شد. اما برای این که داوری پیشینی نکرده باشم مدتی صبر کردم تا از روی خشم اقدامی نکنم. شاید سه ماهی که گذشته بود نامه ای با ای میل برای این شخص فرستادم که جوابی به آن نداد. دوباره نامه دیگری فرستادم. جواب نداد. به آقای دهباشی هم خبر دادم. اعتنایی نکردند. فقط شبی با من تماس گرفتند و گفتند که ناشر را بر حذر می دارند که با بیرجندی درنیفتی که روزی خاطراتش را منتشر خواهد کرد و آبروی تو را خواهد برد. تشکر کردم و گفتم خواهش می کنم وقت عزیز خود را به این کارهای کوچک تلف نکنید. ماجرا به همین حال ماند. یک بار هم به دریایی نامه نوشتم و گفتم که چون تیراژ کتاب 500 نسخه است و این نسخه ها را دوستان من و دانشجویان تاریخ می خرند و به سرعت تمام می شود و به چاپ دوم می رسد. لااقل برای این که بخشی از حق من احیا شود به ناشر بگویید که حق ترجمه چاپ بعد را با من حساب کند. باز هم جواب ندادند. موضوع ماند و من هم کاری نمی توانستم بکنم. یک بار هم نامه ای به مجری سایت ساسانیکا نوشتم (که خانمی زیر نظر همین تورج دریایی اداره می کند) و خبر دادم که کتاب معروف تذکره اربیل را چاپ کردیم. از ان خانم خواستم که این خبر را در سایت قرار دهید. یک جلد کتاب را هم با لطف دایره المعارف بزرگ برای سایت که زیر نظر تورج است فرستادیم. باز هم جواب نداد.
تا حالا شد که می بینم عده ای راه افتاده اند و خبر می دهند که ایشان تشریف آورده اند یا تشریف خواهند آورد و در فلان تاریخ در فلان مکان سخن خواهند راند. دیگر به ستوه آمدم و شروع به نگارش چند نامه به وی و آقای دهباشی کردم. باز هم بی جواب ماند. فقط آقای سمیعی مدیر نشر کتاب سرا تلفنی مرا مورد لطف قرار دادند . تایید کردند که کارم در انتشار نامه درست بوده است.
حالا من مانده ام و کتابی که حقوقش پایمال استاد تراز اول تاریخ شده و این تراز را امثال من ابله و بزرگواری مثل استاد ثاقب فر فراهم کردیم. حالا دیگر مانده ام که این گاوی را که به بالای بام بردم چه طور و چه کسی پایین بیاورد
غرض عرض حال بود. انشار موضوع در شبکه جهانی را به صلاح دید خود شما می گذارم. از طرفی دلم می سوزد که در این مملکت این جور موجودات بر گرده ما سوار می شوند. از طرفی اهل جدال نیستم. عمرم را نباید به این موجوداتی تلف کنم که خیلی هم وقیح تشریف دارند و در وقاحت مرز نمی شناسند. من بی نوا می مانم و یکی دو عدد قلم و چند برگ کاغذ. و فریادهایی که کسی آن را نمی شنود، و حقوقی که استیفا نمی شود، و هر کس هم سر و صدای مرا بشنود جا دارد اگر مرا به مسخره گیرد که این چه حرف هاست که می زنی
با ادب و فروتنی
م.ف.ب
--
محمود فاضلی بیرجندی
محمود فاضلی بیرجندی
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
آدرس ارسال نامه:
persianebooks@googlegroups.com
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
مطالب وكتابهاي مروج خشونت وتجزیه طلبی و تروریسم ،ضد دولتي وضدديني و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) براي اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستیدواز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
خبر خوان وبلاگ:
http://feeds.feedburner.com/ketabxaneh
آدرس گزیده مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://persianbooks-harfha.blogspot.com
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
شما به این دلیل این پیام را دریافت کردهاید که در گروه Google Groups "کتاب های رایگان پارسی" مشترک شدهاید.
برای لغو اشتراک در این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks و unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
جهت پست کردن مطلب به این گروه، ایمیلی به persianebooks@googlegroups.com ارسال کنید.
از این گروه در http://groups.google.com/group/persianebooks دیدن کنید.
برای گزینههای بیشتر، از https://groups.google.com/groups/opt_out دیدن کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر