به گروه اینترنتی جذاب و پر از اطلاعات و کتابهای جالب کتابهای رایگان فارسی خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

۱۴۰۱ آبان ۱۵, یکشنبه

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی} کتابواره ها و ما ایرانیان

 

پیوست را دریابید.

با مهر و شرم

م. فاضلی بیرجندی

 

 

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441ORmAKBWyt5cNKVUuMyF-%2Bs%3DCXbNQswwpGHXxoKK2ezBA%40mail.gmail.com بازدید کنید.

۱۴۰۱ شهریور ۱۹, شنبه

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی}

حسن عمید

18 شهریور 1401

محمود فاضلی بیرجندی


زاده سال 1285 در مشهد، و درس خوانده همان شهر؛ از نوجوانی در نشریه های محلی مشهد، بهار و طوس، نوشت. از بنیانگذاران روزنامه خراسان بود، و سالهایی سردبیر آن.  

چندی سالنامه خراسان را چاپ می کرد. هم در کار گردآوردن فرهنگ لغات بود. نخستین فرهنگ لغاتش "فرهنگ نو"، سال 1302 منتشر شد.

فرهنگ نویسی در دوره رضاشاه، از توجه مخصوص شخص او به زبان و فرهنگ رونق گرفت. بنیاد نگارش چندین فرهنگ گذاشته شد. امروز هر یک آنها مایه نازش و بالش است. یکی فرهنگ فارسی عمید.

روزنامه آفتاب شرق مشهد، سال 1308 نوشت که حسن عمید برای طبع کتاب لغتی که با زحماتی تهیه کرده به طهران رفته.

 

فرهنگ مفصل فارسی عمید، سرانجام در آغاز سال 1358 در تهران چاپ شد. هنوز انتشار نیافته بود که مولفش روز 18 شهریور سال 1358 بدرود زندگانی گفت.

زمان وفاتش، کمتر از هشت ماه از افتادن حکومت پهلوی گذشته بود و اوضاع تبدار بود. کس خبردار نشد که مرد آرامی که "جهانی است بنشسته در گوشه ای"، از جهان ایرانی رفته. روزنامه اطلاعات دو ماه بعد، روز 15 آبان آن سال در کنار صفحه پنجم خبر از درگذشت حسن عمید داد.

از آن زمان فرهنگ فارسی عمید بارها چاپ شده. فرهنگی است که واژگان فارسی دهه های نیمه نخست سده 1300 را ثبت کرده. واژگان فرانسوی در آن زیاد آمده. نشانه توجه به زبان فرانسه در آن برهه.  

 

امروز که ملکه انگلستان در گذشته دیدیم که دستگاه خبرپراکنی بریتانیا نگذاشت که کسی از اهل دنیا کلمه ای خلاف ادب در باره ملکه بنویسد.

ما چند دهه شده که مسابقه ریشخند و نابودکردن بنیادهای فرهنگ ایرانی داریم. به افسانه های کهن، پادشاهان، تاریخ و هر آنچه ستون های موجودیت ماست اهانت کرده ایم. نابودش کرده ایم.

پس خواستم تا نام مردی را نو کنم که بهر نگاهبانی از زبان و موجودیت ایرانی ما بسیار کوشید، و چون درگذشت کسی یادش نیاورد.

 

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441PW%2BqEFtChaO%3D3jj%2B%2B6_spnry5zm%3DkBPkoF4SfGgV_OBA%40mail.gmail.com بازدید کنید.

۱۴۰۱ خرداد ۱۵, یکشنبه

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی} یادگاری از تمدن کاریزی


 
یادگاری از تمدن کاریزی
 
محمود فاضلی بیرجندی
 پانزده خرداد 1401

این عکس چراغ کاربید است. چراغی که با تمدن بزرگ و قدیم ما پیوند داشت که بر کاریزها پی ریزی شده بود.

ممکن است کمتر کسی به گمانش رسیده باشد که کندن کاریز ها و درآوردن آب از چند فرسخ در زیر زمین چه گونه ممکن شده است؟ و کسانی که روزهای زیادی در زیر زمین به سر می بردند و کاریزی می کندند در تاریکی زیر زمین با چه ابزاری پیرامون خود را می دیدند و مسیر خود را بازمی¬ شناختند؟

این چراغ کاربید بود که راه آنان را در زیر زمین روشن می کرد. نیاکان ما دریافته بودند که سوختن چراغی در زیر زمین که با پیه یا نفت روشن شود، هوا را می سوزد و دیگر زندگی در آن جا شدنی نیست. پس باید چراغی در زیر زمین برافروخت که هوا را از میان نبرد. چاره این کار سنگ کاربید شد که در گفتار مردم محل آن را سنگ کارپیت نامیده بودند. سنگ را از معدن¬هایی به دست می آوردند و در چراغ کارپیت، به کار می بستند. سنگی که می سوخت و روشنایی می داد.

چراغ، محفظه ای داشت که با سنگ کاربید می انباشتند. میله  بالای محفظه را می پیچاندند تا در بسته شود. وقتی کاریزکَن پا به دالان کاریز می گذاشت به قدر یک فنجان آب روی سنگ های محفظه می ریخت و می ماند تا گازی از ترکیب سنگ با آب برخیزد. گاز از لوله کوچکی بیرون می زد که در بدنه محفظه بود و با زدن یک کبریت آتش می گرفت. آتش تا ساعت ها از سر لوله بیرون می زد و راه و مسیر حرکت کاریزکن را روشن می داشت. آتش کاربید خاموش هم نمی شد مگر وقتی که موجودی سنگ درون محفظه تمام شده باشد. آن وقت کاریزکن باز مقداری سنگ از توبره اش به درون محفظه می ریخت و باز آن را آتش می زد و کار را پی می گرفت.

کسانی که در کاریز کار می کردند می دانستند که سنگ کاربید نباید با آب تماس پیدا کند. زیرا امکان داشت یکباره آتش بگیرد و زیان بزرگ به بار آورد. بدین روی می پاییدند که توبره ای از سنگ کاربید که با خود به درون کاریز برده بودند خشک بماند.

بعدها سنگ کاربید در جوشکاری هم به کار بسته شد و نام جوش کاربید گرفت.
جوشکاری کاربید، صورتی از بهره برداری از سنگ کاربید بود که تکامل یافته و در عصر صنعت به کار گرفته می شد.
آنچه در روزگار پیشاصنعتی شده بود ارجی دیگر داشت که سربه سر دستاورد دانش و تجربه نیاکانی ما بود.

بخش بزرگی از پشته ایران بر پایه کاریزها زندگی کرده و برجا مانده است.
تمدن کاریز از مایه های بالش و نازش بشر است.

https://t.me/dejnapesht4000
 

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441MQgF91Z3kC%3DKFeDVxBt0rL4zoFqV%3DeZ6_CJ5%2BnLvc3iw%40mail.gmail.com بازدید کنید.

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی} یادگاری از تمدن کاریزی

 
یادگاری از تمدن کاریزی
 
محمود فاضلی بیرجندی
 پانزده خرداد 1401

این عکس چراغ کاربید است. چراغی که با تمدن بزرگ و قدیم ما پیوند داشت که بر کاریزها پی ریزی شده بود.

ممکن است کمتر کسی به گمانش رسیده باشد که کندن کاریز ها و درآوردن آب از چند فرسخ در زیر زمین چه گونه ممکن شده است؟ و کسانی که روزهای زیادی در زیر زمین به سر می بردند و کاریزی می کندند در تاریکی زیر زمین با چه ابزاری پیرامون خود را می دیدند و مسیر خود را بازمی¬ شناختند؟

این چراغ کاربید بود که راه آنان را در زیر زمین روشن می کرد. نیاکان ما دریافته بودند که سوختن چراغی در زیر زمین که با پیه یا نفت روشن شود، هوا را می سوزد و دیگر زندگی در آن جا شدنی نیست. پس باید چراغی در زیر زمین برافروخت که هوا را از میان نبرد. چاره این کار سنگ کاربید شد که در گفتار مردم محل آن را سنگ کارپیت نامیده بودند. سنگ را از معدن¬هایی به دست می آوردند و در چراغ کارپیت، به کار می بستند. سنگی که می سوخت و روشنایی می داد.

چراغ، محفظه ای داشت که با سنگ کاربید می انباشتند. میله  بالای محفظه را می پیچاندند تا در بسته شود. وقتی کاریزکَن پا به دالان کاریز می گذاشت به قدر یک فنجان آب روی سنگ های محفظه می ریخت و می ماند تا گازی از ترکیب سنگ با آب برخیزد. گاز از لوله کوچکی بیرون می زد که در بدنه محفظه بود و با زدن یک کبریت آتش می گرفت. آتش تا ساعت ها از سر لوله بیرون می زد و راه و مسیر حرکت کاریزکن را روشن می داشت. آتش کاربید خاموش هم نمی شد مگر وقتی که موجودی سنگ درون محفظه تمام شده باشد. آن وقت کاریزکن باز مقداری سنگ از توبره اش به درون محفظه می ریخت و باز آن را آتش می زد و کار را پی می گرفت.

کسانی که در کاریز کار می کردند می دانستند که سنگ کاربید نباید با آب تماس پیدا کند. زیرا امکان داشت یکباره آتش بگیرد و زیان بزرگ به بار آورد. بدین روی می پاییدند که توبره ای از سنگ کاربید که با خود به درون کاریز برده بودند خشک بماند.

بعدها سنگ کاربید در جوشکاری هم به کار بسته شد و نام جوش کاربید گرفت.
جوشکاری کاربید، صورتی از بهره برداری از سنگ کاربید بود که تکامل یافته و در عصر صنعت به کار گرفته می شد.
آنچه در روزگار پیشاصنعتی شده بود ارجی دیگر داشت که سربه سر دستاورد دانش و تجربه نیاکانی ما بود.

بخش بزرگی از پشته ایران بر پایه کاریزها زندگی کرده و برجا مانده است.
تمدن کاریز از مایه های بالش و نازش بشر است.

https://t.me/dejnapesht4000
 

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441PkpwFnZWb0K_yT6Q2w5YmKEzEXJ_xpMo_E8QLnsuUVjQ%40mail.gmail.com بازدید کنید.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی} نوشتاری کوتاه به بزرگداشت فردوسی و شاهنامه‌اش

به بزرگداشت فردوسی و شاهنامه‌اش

محمود فاضلی بیرجندی
25 اردی‌بهشت 1401

در نزد من هر روز روز فردوسی است. هر روز او را نماز می برم و می ستایمش. در روزی فرخ که ویژه بزرگداشت فردوسی شده هم باید تا بهری از شاهنامه را به دوستان ارمغان آورم. این است ارمغانم: 

دانسته است که پایان رزم اسفندیار با رستم، به رسیدن تیری است بر چشم او. اما در باره جنس تیر سخنی نرفته است.
تیر در شب پیش از بازپسین پیکار، به راهنمایی سیمرغ از درخت گزی در دریابار جدا شده. درخت گزی بس بلند. 

رستم به فرموده سیمرغ شاخی راست از آن برمی گزیند، سرش قطورتر و پیکرش نازک تر. سیمرغ یادآور شده که مبادا رستم چوب گز را خوار شمارد. راه و روش ساختن تیری از آن چوب را بدو آموخته و پس می آموزد که دو دستت را راست به سوی چشمان او بگیر. چنان که گزپرستان دستان خود را می گیرند. و تیر را  بینداز.
این یعنی که گزپرستان و راه و رسم های آنان در نزد رستم شناخته بوده است.

درخت گز در بیابان های خاور ایران زیاد می روید. آنچه در نزد مردم جنوب خراسان دانسته و شناخته است همان است که این درختان یا درختچه ها خاک را نگه می دارد. و هم نام های برخی آبادی های جنوب خراسان نام گز دارد. چون شورگز، بشگز. در شمال خراسان هم شهری است، نامش دره گز. این برجامانده های نام گز است در سراسر خاوران ایران.

گز در نزد برخی از دیگر خاورنشینان ایران درختی مقدس است و برخی مردمان بدان دخیل می بندند. گویا در نزد زرتشتیان هم اگر هوم نباشد گیاه گز را توان برای برسم به دست گرفت.

گز در روزگاران کهن درختی شگرف بوده و پرستندگانی داشته. سخن ارجمند را در پیرامون گز و گزپرستان دکتر سیروس شمیسا نوشته اند، در کتاب خود با نام «طرح اصلی داستان رستم و اسفندیار». نوشته اند که گزپرستان در حدود سرزمین افغانستان کنونی بوده اند. 

اما از راه و آیین آنان چیزی بنمانده، جز همین نام؛ که خداوندگار پارسیان و پارسی گویان، فردوسی بزرگ در شاهنامه آورده است.

به فردوسی، به فرموده خودش، آفرین باد. هزاران آفرین.

نشانی در تلگرام:

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441NzO3WUyCad8J-pMK7n9DsYS9tWdQhcuKNsQgojFYQE7g%40mail.gmail.com بازدید کنید.

۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

{خبرنامه کتاب های رایگان پارسی} گاهنامه تئوفانس چاپ و منتشر شد

گاهنامه تئوفانس چاپ و منتشر شد

محمود فاضلی بیرجندی

 

انتشارات برسم، گردانیده پارسی من را از گاهنامه تئوفانس به چاپ رساند.

کتاب، منبعی مهم برای تاریخ ‌نویسان است که آگاهی های ناب از امپراتوری بیزانس، امپراتوری پارس و فتوحات اسلامیان بخواهند. گزارش های کتاب از بیست سال پیش از برآمدن اسلام تا به سال 196 قمری ـ دوره خلافت مامون ـ می رسد.

گاهنامه تئوفانس پُر ارج ‌ترین و استادانه ‌ترین، در میان آثار گاهنامه ‌نویسان بیزانسی است.  قالب سالنامه دارد و رخدادهای هر سال را جداگانه ثبت کرده است.

تئوفانس به نهایت کوشیده تا اسکلتی درست، به استوار‌ترین قالب ممکن گاهنامه ‌نگاری بر پا بدارد و گوشت و پِی کتابش را بر آن سوار کند.

درباره آثار  تئوفانس بر گاهنامه نویسان بیزانس سخن ها گفته شده. گاهنامه ‌نویسان پس از او کتاب تئوفانس را منبع خبر  و هم الگو گرفته و براساس آن گاهنامه‌ های خود را نوشته اند. اما بیشتر آنان باریک ‌بینی او را نداشته اند.

برای ما ایرانیان که درد کمبود منابع کهن تاریخی داریم این دسته کتابها بخشهایی را از تاریکی ها و نادانسته ها روشن می گرداند. ارج ویژه این کتاب آن است که در همان روزگاری نوشته شده که از آن خبر می دهد و پژوهش آیندگان در باره آن نیست.

 

دو نمونه از خبرهای کتاب:

سال ۶۰۳ 

در این سال خسرو، شاهنشاه پارس، سپاهیان عظیمی گرد آورد و به جنگ روم فرستاد. ژرمانوس که این خبر را شنید به هراس افتاد، اما چاره‌ای نبود، و وارد کارزار شد. او خود هم در نبرد زخم برداشت، اما محافظانش او را به سلامت از معرکه به در کشیدند و به کنستانتینا رساندند. رومیان در این جنگ شکست خوردند، و ژرمانوس هم در روز یازدهم درگذشت.

فوکاس برای آرام نگه‌داشتن آبارها، پیمان‌هایی را که با خاقان داشت استوارتر کرد، و لشکریانش را هم از اروپا به آسیا برد. بخشی را به جنگ پارس‌ها فرستاد و بخش دیگر را مامور کرد تا نرسس را در ادسا فروگیرند. 

در همین حین، خسرو نیز همزمان با رومیان وارد آرخامون شد؛ نبرد را با حمله‌ای آغاز کرد که با پیلان به دژ صورت داد  و پیروزی بزرگی بهره خویش گرداند. خیلی از رومیان را زنده اسیر گرفت، و کشت. در پی این کارها به مملکت خودش بازگشت. 

 

سال ۸۰۹ / ۱۹۳ قمری

در این سال هارون فرمانروای عرب‌ها در ماه مارس در اندرون مملکت پارس، در سرزمین موسوم به خراسان، درگذشت. بر جای او پسرش محمد، نشست که مردی بود نالایق. برادرش عبدالله با لشکریان پدرش، از همان خراسان، بر برادر شورید: این شورش منشا جنگ داخلی در میان اتباع عرب حکومت شد. در آن احوال، اهالی سوریه، مصر، و لیبی، هم تشکیل دولت‌های مجزا دادند و به ضدیت با همدیگر روال اوضاع را پریشاندند. قتل و کشتار و دزدی و نیز همه رقم تبهکاری بر ضد خودشان و نیز بر ضد عیسویانی درگرفت که در قلمرو عرب‌ها به سر می‌بردند. کشتاری که از همدیگر، و نیز از ما، کردند به مدت پنج سالی دوام داشت که دوره آشوب بود. 

نشانی در تلگرام:

https://t.me/dejnapesht4000

 
 

--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهای رايگان فارسی ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks1
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
 
مطالب وكتابهای مروج خشونت، تروریسم و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) برای اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
 
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
 
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
‏این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در ‏گروه Google ثبت‌نام شده‌اید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای مشاهده این گفتگو در وب از https://groups.google.com/d/msgid/persianebooks/CADC441MhbrwBqcJ_EPAZq%2Bhf9G2NY85dVPMsRk5YXL%2BHR_4zGg%40mail.gmail.com بازدید کنید.

بايگانی وبلاگ