نوشته: دکتر شروین وکیلی
...حرمسرا تنها یک نهادِ خانوادگی بسط یافته یا فضایی شهوانی در اندرونی نبود، که در ضمن به خوديِ خود یک نهاد سیاسی محسوب میشد. روابط درون حرمسرا به زناشویی شاه و زنانش محدود نمیشد، بلکه بدنهی اصلی آن را ارتباط زنان با هم و دستهبندیهایشان تشکیل میداد. قدرت سیاسی در این فضای زنانه بر اساس کامیابی در جلب توجه شاه تعیین میشد و آنچه که این قدرتِ زنانه را تثبیت میکرد و پیروزی در حرمسرا را به اوج میرساند، آن بود که زنی از شاه صاحب پسری شود و این پسر خود به سلطنت برسد.
پویایی روابط و الگوی اندرکنشها در حرمسرا بر این مبنا باید در چارچوبی سیاسی تحلیل شود، و هنگام تحلیل سیاست نیز مورد توجه قرار گیرد و در محاسبهها در نظر گرفته شود. رهبران قبایل، شاهزادگان مقتدر، و روسای خاندانهای نیرومند با فرستادن دختری به حرمسرای شاه در واقع در یک جمهوری جنسیتیِ پیچیده در اندرونیِ شاه نمایندهای پیدا میکردند. از این رو اشتیاق دولتمردان و بزرگان ایرانی برای آن که دخترشان به جرگهی زنان حرمسرا بپیوندد، لزوما در بافت روابط آن دولتمرد و شاه محدود نمیماند. بلکه عنصری تازه (نوعروس) را به نهادی سیاسی و جا افتاده (حرمسرا) میافزود و به این ترتیب به پیچیدگی این سیستم میافزود. حضور دخترِ رئیس فلان قبیله یا بهمان زمیندارِ بزرگ میتوانست زاده شدنِ شاهزادهای را به دنبال داشته باشد که بعد از پانزده سال در مقام حاکم همان منطقه به خدمت دیوانسالاری دولت گماشته شود. به این ترتیب جریانی پیوسته وجود داشته که کشمکشها و سرکشیهای امیران محلی و سرکردههای قبایل را با تولید شاهزادههایی حل میکرده که آن سرکردهها و شاه به طور مشترک پدربزرگشان محسوب میشدهاند. این مخرج مشترک گرفتنِ ژنتیکی میان نیروهای واگرا، و دستیابی به محوری از توافق بر اساس خویشاوندی، تدبیری بسیار دیرینه و کهن بوده که در تاریخ ایران از ابتدا وجود داشته و انسجام سیاسی را در کشوری بسیار پهناور، با تداخل خونیِ خاندانها و اقوامی بسیار متنوع ممکن میساخته است.
تنها با توجه به این نکته است که میتوان کردار برخی از شاهان را در تاریخ ایران به درستی فهم کرد. به عنوان مثال، خشونت و خونریزی آغا محمد خان قاجار تا حدودی بدان دلیل بود که او امکانِ دستیابی به توافق و آشتیای از این دست را با رقیبانش نداشت. مهاجمانی مانند اعراب و مغولان و مقدونیان نیز که از سپهر فرهنگی و نژادی متفاوتی به ایران زمین وارد میشدند، به همین ترتیب با این فن شگفت ناآشنا بودند و یا (مثل اسکندر در ازدواج گروهی سردارانش با زنان پارسی) آن را ناشیانه به کار میگرفتهاند. این نکته که خشونت آغا محمد خان به مهاجمان بیرونی شباهتی دارد، تا حدودی از آن روست که راهِ بهره گرفتن از این راهبرد سیاسیِ جا افتاده برای او مسدود بوده است.
--
محمود فاضلی بیرجندی
پویایی روابط و الگوی اندرکنشها در حرمسرا بر این مبنا باید در چارچوبی سیاسی تحلیل شود، و هنگام تحلیل سیاست نیز مورد توجه قرار گیرد و در محاسبهها در نظر گرفته شود. رهبران قبایل، شاهزادگان مقتدر، و روسای خاندانهای نیرومند با فرستادن دختری به حرمسرای شاه در واقع در یک جمهوری جنسیتیِ پیچیده در اندرونیِ شاه نمایندهای پیدا میکردند. از این رو اشتیاق دولتمردان و بزرگان ایرانی برای آن که دخترشان به جرگهی زنان حرمسرا بپیوندد، لزوما در بافت روابط آن دولتمرد و شاه محدود نمیماند. بلکه عنصری تازه (نوعروس) را به نهادی سیاسی و جا افتاده (حرمسرا) میافزود و به این ترتیب به پیچیدگی این سیستم میافزود. حضور دخترِ رئیس فلان قبیله یا بهمان زمیندارِ بزرگ میتوانست زاده شدنِ شاهزادهای را به دنبال داشته باشد که بعد از پانزده سال در مقام حاکم همان منطقه به خدمت دیوانسالاری دولت گماشته شود. به این ترتیب جریانی پیوسته وجود داشته که کشمکشها و سرکشیهای امیران محلی و سرکردههای قبایل را با تولید شاهزادههایی حل میکرده که آن سرکردهها و شاه به طور مشترک پدربزرگشان محسوب میشدهاند. این مخرج مشترک گرفتنِ ژنتیکی میان نیروهای واگرا، و دستیابی به محوری از توافق بر اساس خویشاوندی، تدبیری بسیار دیرینه و کهن بوده که در تاریخ ایران از ابتدا وجود داشته و انسجام سیاسی را در کشوری بسیار پهناور، با تداخل خونیِ خاندانها و اقوامی بسیار متنوع ممکن میساخته است.
تنها با توجه به این نکته است که میتوان کردار برخی از شاهان را در تاریخ ایران به درستی فهم کرد. به عنوان مثال، خشونت و خونریزی آغا محمد خان قاجار تا حدودی بدان دلیل بود که او امکانِ دستیابی به توافق و آشتیای از این دست را با رقیبانش نداشت. مهاجمانی مانند اعراب و مغولان و مقدونیان نیز که از سپهر فرهنگی و نژادی متفاوتی به ایران زمین وارد میشدند، به همین ترتیب با این فن شگفت ناآشنا بودند و یا (مثل اسکندر در ازدواج گروهی سردارانش با زنان پارسی) آن را ناشیانه به کار میگرفتهاند. این نکته که خشونت آغا محمد خان به مهاجمان بیرونی شباهتی دارد، تا حدودی از آن روست که راهِ بهره گرفتن از این راهبرد سیاسیِ جا افتاده برای او مسدود بوده است.
--
محمود فاضلی بیرجندی
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
آدرس ارسال نامه:
persianebooks@googlegroups.com
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
مطالب وكتابهاي مروج خشونت وتجزیه طلبی و تروریسم ،ضد دولتي وضدديني و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) براي اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستیدواز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
خبر خوان وبلاگ:
http://feeds.feedburner.com/ketabxaneh
آدرس گزیده مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://persianbooks-harfha.blogspot.com
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در Google Group ثبتنام شدهاید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای پست به این گروه، ایمیلی به persianebooks@googlegroups.com ارسال کنید.
از این گروه در http://groups.google.com/group/persianebooks بازدید کنید.
برای گزینههای بیشتر از https://groups.google.com/d/optout بازدید کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر