کسبوکار در پوشش امور خیریه
والنتین کاتاسانوف
پروفسور، دکتر علوم اقتصاد، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف» روسیه
http://www.fondsk.ru/news/
ا. م. شیری
https://eb1384.wordpress.com/
۳٠ اردیبهشت- ثور ۱۳۹۶
صلاحیت قضایی پناهگاهها، که کسب و کار برای گریز از تأدیه مالیات بر درآمدها و داراییهای میلیاردی خود به آنجا پناه میبرد، یکی از مسائل کلیدی اقتصادی و مالی بینالمللی شمرده میشود. بجز این، «پناهگاههای مالیاتی» دیگری هم در جهان وجود دارند، که بندرت در باره آنها سخن گفته میشود و هیچ کسی قصد از میان برداشتن آنها را ندارد. سخن بر سر فعالیتهای سازمانهای باصطلاح خیریه است. در پشت این عنوان در برخی کشورها کسب و کاری پنهان میشود که از معافیت مالیاتی کامل یا بخشا استفاده میکند. شرکتها، بانکها، بنیادها، سازمانهای غیرانتفاعی میتوانند وضعیت «خیریه» دریافت نمایند.
فعالیتهای خیریه در ایالات متحده آمریکا دارای ابعاد خاصی میباشد و میلیونها نفر بطور مستقیم یا غیرمستقیم به آنها جلب شده است. زمانی که فرصت حضور در دانشگاههای آمریکا به من دست داد (اوایل سالهای ۱۹۹٠)، در کمال حیرت متوجه شدم، که کار در بنیاد رایزینگ (fund-raising ) در زمینه دریافت پاداشها و سایر کمکها از بنیادهای خیریه یکی از پر طرفدارترین حرفههاست. این «علم» را چند سال به دانشجویان تعلیم میدهند، پس از آموزش، آنها برای کار در آن موسساتی استخدام میشوند، که بطور کامل یا جزیی به کمکهای مالی بنیادهای خیریه وابسته هستند.
در اینجا برخی از دادههای کلی در مورد دامنه فعالیتهای خیرخواهانه در آمریکا را برمیشمارم. در اواخر سال ۲٠۱۵ در آمریکا یک و نیم (رقم دقیق یک میلیون و پانصد و بیست و یک هزار و پنجاه و دو) سازمان مشغول به امور خیریه وجود داشت. اینها، در وهله اول، بنیادهای خیریه «سنتی» هستند که تعداد آنها در حدود ۹٠ هزار واحد است. آنها به دو بخش خصوصی و عمومی تقسیم میشوند. بنیادهای خصوصی بواسطه مؤسسان خود مدیریت میشوند (مثلا، بنیادهای فورد، راکفلر، کارنگی). بنیادهای عمومی علیالظاهر با افراد مشخص یا شرکتها فاصله دارند و مطابق منافع حامیان مالی بنیاد عمل میکنند. تراستهای خیریه که دارای گونههای بیشتری هستند، به درجات خاص تقسیم میشوند. مانند: چرایتیبل رمایندر یونیتراستس، چرایتیبل رمایندر انیوتی تراستس، چرایتیبل لید تراستس و غیره (Charitable Remainder Unitrusts, Charitable Remainder Annuity Trusts, Charitable Lead Trusts ). امروز سازمانهایی بنام «بنیاد دونر ادوایزد» (Donor advised funds) محبوبیت بیشتر کسب میکنند. با این که بنیادها ظاهرا نه بواسطه مؤسسان، بلکه، توسط سازمانهای حرفهایی متخصص اداره میشوند، اما، فرد مؤسس هر لحظه از حق ورود به روند مدیریت برخوردار است. در سال ۲٠۱۳ با کمک مکانیزم بنیاد دونر ادوایزد مدیریت بیش از ۲۱۷ هزار شماره حساب ویژه بانکی اجرا شد. همچنین تعداد زیادی سازمانهای باصطلاح حامی وجود دارد که در بازار صندوق خیریه به ایفای نقش مشاور یا دلال مشغول هستند.
بخش عظیم تجارت مبتنی بر باصطلاح امور خیریه، طی سده گذشته در آمریکا پدید آمد. در این بخش در مجموع بیش از ۱٠ میلیون نفر یا ۷ درصد مشغولان فعالیتهای اقتصادی آمریکا کار میکند. در سال ۲٠۱۲ دارایی ساختارهای مختلف نوع عمومی خیریه به بیش از ۳ تریلیون دلار، سود آنها یک تریلیون و ۶۵٠ میلیارد دلار و مخارج آنها یک تریلیون و ۵۷٠ میلیارد دلار بالغ میشد. البته، بخش عمده داراییها، درآمدها و هزینهها با کسب و کار سنتی مرتبط است و بر اساس افزایش سود کار میکند. مخارج اختصاص یافته به امور خیریه به شکل «پسماند جامد» در سال ۲٠۱۴ شامل ۳۵۹ میلیارد و ۴٠٠ میلیون دلار بود، اما در سال ۲٠۱۵ به ۳۷۳ میلیارد و ۲۵٠ میلیون دلار افزایش یافت. این مبلغ رکوردی است که در بازه زمانی چهار دهه بصورت مطلق مشاهده میشود. این مبلغ بصورت نسبی تقریبا با ۲ و یک دهم درصد تولید ناخالص ملی آمریکا برابر است. برای مقایسه: میانگین انتقالات خیریه در مدت چهار دهه گذشته یک و ۹ دهم درصد تولید ناخالص ملی بود. چهار منبع اصلی کمکهای خیریه عبارت است از: ۱- کمکهای شخصی (۲۶۸ میلیارد و ۲۸٠ میلیون دلار در سال ۲٠۱۵)؛ ۲- داراییهای حاصل از وصیتنامهها (۲۸ میلیارد و ۷۲٠ میلیون دلار)؛ ۳- کمکهای کمپانیها (۱۸ میلیارد و ۴۶٠ میلیون دلار)؛ ۴- کمکهای بنیادهای خیریه (۵۷ میلیارد و ۱۹٠میلیون دلار).
پس کمکها به کدام عرصهها هدایت شدند؟ چینش هدفمند در سال ۲٠۱۵ به ترتیب زیر بود (٪): حوزه دینی- ۳۲؛ تحصیل- ۱۵؛ کمکهای نوعدوستانه- ۱۲؛ صندوقهای خیریه- ۱۱؛ بهداشت و تندرستی- ۸؛ سایر حوزهها (محیط زیست، حفاظت از حیات وحش، فرهنگ و هنر، برنامههای بینالمللی)- ۲۲.
مسیرهای انتقال وجوه خیریه بسیار متنوع هستند. وجه اهدایی میتواند بطور مستقیم از اهداکننده به طرف ذینفع انتقال یابد. مؤسسات خیریه اینترنتی در این مورد نقش هر چه بیشتری ایفاءمیکنند (با بهرهگیری از اینترنت و حتی ارز رقمی). ممکن است کمک از طریق واسطه (مؤسسات و بنیادهای خیریه) ارائه شود. امکان دارد بواسطه اهداءکننده به بنیادهای خیریه انتقال یابد، در این صورت بنیادها خودشان تصمیم میگیرند به چه کسی و به چه میزان کمک نمایند. و الیآخر.
اقتصاددانان و جامعهشناسان آمریکایی بر این باورند، که نقش ساختارهای خیره در توزیع تولید ناخالص داخلی در آینده افزایش خواهد یافت. بر اساس مطالعات بعملآمده زیر نظر بانک آمریکا در سال ۲٠۱٠، از طریق مکانیزم مؤسسات خیریه در دوره زمانی سالهای ۱۹۹۸تا ۲٠۵۲ (در طول ۵۵ سال) از ۲۱ تریلیون و ۲٠٠ میلیارد تا ۵۵ تریلیون و ۴٠٠ میلیارد دلار، بعبارت دیگر، بطور میانگین سالانه ۳۸٠ تا یک تریلیون دلار در آمریکا بازتوزیع خواهد شد. در اواسط سده جاری بازتوزیع تولید ناخالص داخلی از طریق مؤسسات خیریه (تقریبا همه آنها موقعیت غیردولتی دارند) با بازتوزیع بودجه دولتی (فدرال) قابل قیاس خواهد بود. به سخن دیگر، دولت در عرصه اجتماعی «استراحت» خواهد کرد و کسبوکار خصوصی همه «تعهدات اجتماعی» را بر عهده خواهد گرفت.
من در این باره نوشتم، که اروپا در قرن بیستم در زمینه توسعه «اقتصاد خیریه» بشدت از آمریکا عقب مانده است، اما از اوایل سده بیست و یکم به ایجاد سریع این عرصه جدید پرداخته است. بنا به ارزیابی سازمان مرکز بنیاد اروپایی، در سال ۲٠۱٠ بیش از ۱۱٠ هزار مؤسسه خیریه در اروپا فعالیت میکرد؛ در این مؤسسات در حدود یک میلیون نفر به کار اشتغال داشت؛ کمکهای خیریه به ۱٠٠ میلیارد یورو بالغ میشد.
علت «تب خیریه» که دنیای کهنه و نو را فراگرفته، بسیار ساده است: کسبوکار و شهروندان ثروتمند برای به دست آوردن مطلوبترین نظام مالیاتی بسیار علاقهمند هستند. بویژه امروز، که حمله به بسیاری از پناهگاهها آغاز شده است. مؤسسات خیریه هم از مالیات بر درآمد و هم از مالیات بر دارایی آزاد میشوند. در آمریکا، از جمله، این حق بنیادهای خیریه در قانون مالیاتی تصریح شده است. فقفط مالیات خاصی، که معلوم نیست چرا غیرمستقیم نامیده میشود، به میزان ۱- ۲ درصد از سود خالص سرمایهگذاری اخذ میشود. لازم به ذکر است، که در حال حاضر مالیات بر درآمد کمپانیها در آمریکا با نرخ ۳۵ درصد اخذ میشود (ترامپ وعده داده است آن را تا ۱۵- ۲٠ پائین آورد). مؤسسات خیریه اروپا نیز تقریبا از چنین حقوقی بهرهمند هستند.
یک مسئله مهم دیگر این است، که حمایتکنندگان نیز از معافیتهای مالیاتی برخوردارند. بعبارت روشنتر، هر کس با مؤسسات خیریه کار میکند و کسانی که بدون واسطه عمل میکنند، از مالیات معافند. اشخاص حقیقی از مالیات بر عایدات و کمپانیها از مالیات بر درآمد معاف میشوند. معافیت از مالیات بر ارثیه یا دارایی اهدایی برای افراد حقیقی ثروتمند اهمیت خاصی دارد. در اکثریت کشورهای غربی مالیات بر ارث بطور تصاعدی دریافت میشود. سقف مالیات در کشورهای مختلف به این ترتیب است (٪): اسپانیا- ۳۴؛ جمهوری چک- ۴٠؛ انگلستان- ۴٠؛ آلمان- ۵٠؛ فرانسه- ۶٠. قابل توجه این است، که در آمریکا در دوره ریاست جمهوری بوش مالیات بطور کلی ملغا گردید، اما بعد از مدت کمی، در سال ۲٠۱۱ آن را مجددا برقرار نمودند. در اینجا میزان مالیات طبق قوانین ایالتها معین میشود. حداکثر ۵۵ درصد. مؤسسات خیریه داراییهای متوفیان ثروتمند را در اختیار میگیرند، در این حالت وارثان اینگونه انتقال را بمثابه تحویل دارایی به مدیریت معتمد تلقی مینمایند. بویژه اگر سخن از دارایی «خانوادگی» و وجوه «خانوادگی» در میان باشد. شبکه بنیادهای خاندان راکفلر نمونه روشن چنین بنیادهای خیریه «خانوادگی» شمرده میشوند: بنیاد راکفلر، بنیاد برادران راکفلر، بنیاد خانوادههای راکفلر.
خانوادههای الیگارشی برای گریز از مالیات میتوانند در عین حال در پشت چند بنیاد پنهان شوند. مثلا، خانواده راکفلرها در سالهای ۱۹۷٠ ثروت خود را در پشت بیش از ۱٠٠ مؤسسه خیریه و صندوق امانی پنهان نمودند. در این حال الیگارشها با توافق ضمنی در باره خدمات متقابل، میتوانند وجوه مالی خود را در قالب «همکلاسی» به عهده «چتر حمایتی» واگذار نمایند.
فعالیتهای خیریه منعکسشده بسیاری از بنیادها و مؤسسات در گزارشها و مجلات پر زرق و برق، فقط بخش کوچکی از فعالیتهای آنها را میتواند بازتاب دهد. اغلب فقط نوک کوه یخ را مینمایاند. امور خیریه یعنی تظاهر. این که بحساب درآمد تأمین مالی میشود، درست، اما نه همه، بلکه فقط بخشی از آن. اما قسمت پائین کوه یخ، که در آب است، بخوبی دیده نمیشود. سخن بر سر آن است، که بنیادهای خیریه به عملیات مالی مرسوم و اغلب بسیار مخاطرهآمیز مشغول میشوند. عواقب مالی چنین عملیاتی میتواند بطور کلی در گزارشات مالی بنیادهای خیریه باتاب نیابد، بلکه به دیگر ساختارهایی که علیالظاهر هیچ ارتباطی با بنیاد نداشته باشند، انتقال یابد، اما این طرحهای پیچیده زیر نظارت ذینفع اصلی (همان راکفلرها و سایر میلیاردرها) قرار دارند. فقط باید توجه داشت، که بنیادهای خیریه در اروپا محافظهکارترند و بواسطه اوراق بهادار کمتر مخاطرهآمیز تأمین مالی میشوند (مثلا، با اورق قرضه خزانهداری). بنیاد خیریه در آمریکا با سرمایهگذاری در اوراق بهادار شرکتها، و نه فقط در قالب اوراق قرضه، حتی بصورت سهام، یک کسبوکار مخاطرهآمیز است. آنها در سرمایه صندوقهای تأمینی مشارکت مینمایند، با ابزارهای مالی مشتقه کار میکنند و الیآخر. در کل، تحت پوشش «امور خیریه» به همان کارهایی مشغول میشوند، که سوداگران عادی مشغول هستند.
شایسته توجه است، که بنیادهای خیریه (بویژه بنیادهای آمریکایی) از امتیازاتی مانند گزارشهای مالی ساده شده برخوردار هستند. تنظیمکنندگان مالی با آن دقتی که مؤسسات تجاری را بازرسی میکنند، آنها را بازرسی نمیکنند. آ. و. لوچنکو (A. V. Levchenko) در اثر خود بنام «بنیادهای خیریه در بازار اوراق بهادار» در خصوص «شفافیت» بنیادهای خیریه مینویسد: «شفافیت اطلاعات مؤسسات خیریه به حد کافی پائین است. در ارتباط با عدم نیاز به انتشار اجباری گزارش محاسباتی برای تمامی مؤسسات خیریه، فقط برخی از بنیادهای خیریه گزارش محاسبات خود را، آنهم در مقادیر مختلف و به اشکال مختلف اعلام مینمایند. همچنین، یکی دیگر از مشکلات عبارت است از عدم وجود معیارهای یکسان ارزیابی داراییها، که بخش بزرگ آنها میتوانند به شکل غیرنقدی، مرتبط با الزامات خاص باشند (سهام انتقالی بدون حق رأی، مجموعه نقاشیها و غیره)». در واقعیت امر، در ورای دیوار امور خیریه زندگی عرفی سرمایهداران با پیگیری برای کسب سود در غلیان است. بنیاد استیکتینگ آیانجیکاای(Stichting INGKA) بزرگترین بنیاد خیریه در جهان امروز بحساب میآید. این مؤسسه به میلیاردر سوئدی، اینگوار کامپراد، مؤسس و صاحب کمپانی آیکاایاِی (ИКЕА) تعلق دارد. دارایی بنیاد او حداقل ۴٠ میلیارد دلار برآورد میشود. اگر فرض شود، که سودآوری داراییها ۵ درصد (یک فرض بسیار منطقی) است، در این صورت سود سالانه آن شامل ۲ میلیارد دلار خواهد بود. کمکهای خیریه در این پسزمینه، که کمپانی کامپراد ارائه میدهد، ناچیز بنظر میرسد. به نظرم، بنیاد استیکتینگ آیانجیکاای یک پناهگاه فوقالعاده بزرگ است.
در پایان نظر اقتصاددان و کنشگر سیاسی آمریکایی لیندون لاروش را در این خصوص که بنیاد خیریه نشاندهنده چیست، یادآور میشویم: «بنیاد خیریه قبل از هر چیز، بر مبنای رباخواری استوار شده است. این، سود خالص است. بنیاد، بالاتر از یک شرکت مالی میباشد، که بطور معمول از معافیت مالیاتی- هزینههایی در امور خیریه و غیره... برخوردار است. هدف اصلی بنیاد عبارت است از تداوم خود از راه تولیدمثل بر اساس ربا. چنین بنیادهایی نقش اصلی را در جامعه اوپا و آمریکا بازی میکنند. این بنیادها از حق مالکیت بر بخش بزرگی از داراییهای مالی برخوردار هستند. در حال حاضر این بنیادها سود خود را از عایدات به متنوعترین شکل کسب مینمایند. آنها در اوراق بهادار سرمایهگذاری میکنند. آنها بمنظور کسب سود تجاری در تجارت، از قبیل کارتلهای بینالمللی مواد غذایی و غلات سرمایهگذاری میکنند. بنیادها فقط به حداقل مخاطرات میروند. آنها به کارفرمایانی که مخاطرات بر عهده خود میگیرند، پول قرض میدهند. آنها بمثابه قدرتهای مالی از بانکها، شرکتهای بیمه و امثالهم پشتیبانی میکنند. در نتیجه این، آنها بر زندگی اقتصادی اکثریت مردم نظارت میکنند. علاه بر این، آنها به امور خیریه نیز مشغول میشوند: آنها کمکهای مالی ارائه میدهند و به برکت آن تحصیل، علم، فرهنگ و هنر را به زیر کنترل خود درمیآورند. آنها رسانهها، بخش اصلی مطبوعات را کنترل مینمایند. ما، واقعا جامعهایی داریم که مردم میگویند: دولت این کار را میکند، دولت آن کار را میکند. نه! شما ببینید چه کسانی در پشت دولتها هستند که آنها را به برداشتن این یا آن گام وامیدارند. اینها به سان انگل در بدن جامعه موجودند و آنها، بنیادها، همچو سرطان».
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
کانال تلگرام ما:
https://t.me/persianbooks2
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
مطالب وكتابهاي مروج خشونت وتجزیه طلبی و تروریسم ،ضد دولتي وضدديني و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) براي اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستیدواز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
خبر خوان وبلاگ:
http://feeds.feedburner.com/ketabxaneh
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
---
این پیام را به خاطر این دریافت کردید که برای مبحثی در گروه «کتاب های رایگان پارسی» در گروه Google ثبتنام شدهاید.
جهت لغو اشتراک از این گروه و قطع دریافت رایانامه از آن، رایانامهای به persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای پست به این گروه، ایمیلی به persianebooks@googlegroups.com ارسال کنید.
از این گروه در https://groups.google.com/group/persianebooks بازدید کنید.
برای گزینههای بیشتر از https://groups.google.com/d/optout بازدید کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر