استاد ایرج افشار، با قدم و قلم خود در راه شناساندن این فرهنگ، به من، تو، ما، همهی ما، زحمتها کشیده است؛ کوششها کرده است. وجب به وجب خاک این سرزمین را زیر پا نهاده است. هر جا، بر روی ورقْپارهای، یا تکهچوبی، یا حتی سنگ قبری، خطی بوده که به شناساندن فرهنگ ما کمک میکرده آنها را خوانده و با تحلیل استادانهی خود در اختیار ما قرار داده است
یکی باید به راهی صعب پوید
که وصف ایرج افشار گوید
نباشد چون زبانی در ستایش
مدد گیرم ستایش از نیایش
«حبیب یغمایی»
اشک بر چشمان ام نشست و بغض راه گلویم را بست وقتی این جملات علی دهباشی را خواندم:
دو پزشک شریف که از دوستان دیرین استاد افشار هستند: دکتر احمد میر و دکتر هوشنگ دولت آبادی در تلاشاند. به راستی و بدون تردید استاد افشار یگانه و یگانه و یگانه است. نماد شرف و ایران دوستی است. نماد عشق به فرهنگ و آب و خاک این سرزمین است. پس برایش آرزوی بازگشت و نوشتن و نوشتن داریم. همۀ ما."
نمی دانم این اشک و بغض از برای چیست.
نمی دانم و نمی خواهم بدانم. نمی توانم بدانم. ما، همان که دهباشی او را "همۀ ما" می نامد، همگی اجزای یک تن و بدن ایم؛ اجزای یک پیکریم؛ پیکر ایران. روحی که به این پیکر جان می بخشد، همانا فرهنگ ماست. فرهنگی عظیم و قابل ستایش که متاسفانه آن را نمی شناسیم و چون نمی شناسیم آن را قدر نمی دانیم.
استاد ایرج افشار، مردی که به قول دهباشی یگانه و یگانه و یگانه است، با قدم و قلم خود در راه شناساندن این فرهنگ، به من، تو، ما، همه ی ما، زحمت ها کشیده است؛ کوشش ها کرده است. وجب به وجب خاک این سرزمین را زیر پا نهاده است. هر جا، بر روی ورقْپاره ای، یا تکه چوبی، یا حتی سنگ قبری، خطی بوده که به شناساندن فرهنگ ما کمک می کرده آن ها را خوانده و با تحلیل استادانه ی خود در اختیار ما قرار داده است. نمی گویم فقط در این راه رنج ها برده، چه مطمئن ام آن چه در نگاه ما رنج و دشواری می آید، برای او لذت بخش بوده است.
نمی دانم در این چند خط ، کدام وجه از وجوه این مرد بزرگ را بیان کنم. از نشریاتی که منتشر کرده بگویم، یا از کتاب هایی که نوشته؟ از نویسندگانی که به جامعه ی فرهنگی ما شناسانده بگویم، یا از فرهنگی که به اهل فرهنگ غرب معرفی کرده؟ از "آینده" بگویم، یا از "فرهنگ ایران زمین"؟ از "سخن" بگویم، یا از "راهنمای کتاب"؟ چه خوب گفت سید فرید قاسمی در توصیف ایرج افشار:
«ایرانشناس مجله نگار، زندگی و کارنامۀ مطبوعاتی ایرج افشار، صفحه ۵».
آری، برای شناخت فهرستوار این دانشیمرد، باید ۱۲۰۰ صفحه کتاب فرید قاسمی را ورق زد. چه خوب که این کتاب هست. چه خوب که ارج نامه ایرج هست. چه خوب که آقای دهباشی و بخارا هست تا یادی کند از این مرد بزرگ که اکنون در بستر بیماری ست.
پریشان ام. اشک مجالی برای بیشتر نوشتن نمی دهد.
فرهنگشناس ما در بستر بیماری ست.
و چه می توان کرد جز منتظر ماندن و آرزوی بهبود کردن؛
بهبود استاد؛ بهبود فرهنگ ایران؛
--
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي ارسال شده است.
آدرس ارسال نامه:
persianebooks@googlegroups.com
براي قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
با توجه به هماهنگي به عمل آمده با خوانندگان محترم،مطالب وكتابهاي با جهت گيري ضد دولتي وديني براي اين گروه ارسال نخواهد شد
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما موضوع نامه را نيزبطور كامل ذكر كنيد
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.com
آیینه وبلاگ
http://roumii.blogspot.com/
خبر خوان وبلاگ:
http://feeds.feedburner.com/ketabxaneh
آدرس خبرخوان مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://feeds.feedburner.com/KetabdarsShared
براي عضويت در گروه به اين آدرس نامه دهيد:
persianebooks+subscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر