منتشر شده در روزنامه اعتماد 23-5-1391
بلاي طبيعي يا بلاي مسكوني؟
يكي از مهمترين وظايفي كه دولتهاي مدرن بر عهده دارند، ارايه كمكهاي فوري و مؤثر و مفيد به شهرونداني است كه دچار حادثه ميشوند. چه حوادث فردي و جزئي مثل يك تصادف، چه حوادثي كه بلاياي طبيعي خواند ميشود، مثل سيل و زلزله و گردباد و سونامي و... هر كشوري كه بيشتر در معرض اينگونه حوادث است، بايد آمادگي بيشتري هم براي مقابله و از آن مهمتر پیشگیری در جهت کاهش آسیبهای ناشی از آنها داشته باشد. متأسفانه ميهن ما نيز يكي از ده كشوري است كه بلاياي طبيعي در آن بيشتر از ساير كشورها رخ ميدهد. در نتيجه بايد تشكيلات و سازماندهي و امكانات لازم را براي اين گونه حالتهاي اضطراري داشته باشد. كافيست بگوييم كه سازمان متولي اين كمكها در برخي از كشورها در سطوح بالاي مديريتي هستند و در مواقع ضروري قدرت مديريت و اعمال اقتدار بر بسياري از نهادهاي دولتي را دارا ميباشند.
زلزله شنبه شب آذربايجان، ميداني است براي آزمايش كارآمدي مديريت و تشكيلات كمك رساني دولت موجود به مردم زلزلهزده و هموطنان آذری. البته اين دولت يك بار ديگر هم در گذشته و در استان سيستان و بلوچستان (سيل جنوب اين استان) با چنين آزموني مواجه شده بود و برداشت عمومي بر ناموفق بودن آن بود، ولي اميد ميرود كه با درسگيري از تجربيات، در آزمون جديد موفق و سربلند بيرون آيد. در اين زمينه ذكر چند نكته خالي از فايده نيست.
1ـ هر چند زلزله و سيل و ساير بلاياي طبيعي، جزو تأثرآورترين رويدادهاي زندگي هستند، ولي همين رويدادها ميتوانند به امكاني براي بروز و تجلي روحيه همبستگي ملي و حتي بينالمللي تبديل شوند. از اين رو بايد شرايطي را فراهم كرد كه مردم بتوانند اين همدلي و همبستگي خود را با هموطنان مصيبتديده نشان دهند. اين امر از يك سو مستلزم ارايه اخبار و اطلاعات شفاف و صحيح از فاجعه به وسيله رسانه ها به ويژه صدا و سيما و از سوي ديگر محترم شمردن حضور نهادهاي مدني فعال براي كمك به آسيبديدگان است. متأسفانه در جريان زلزله بم با اين نهادها مواجهه خوبي صورت نگرفت. مسئولين دولتي بايد يقين داشته باشند كه در اينگونه حوادث، دولت قادر نيست كه به تنهايي بار حمايت و كمك به مردم آسيبديده را بر دوش خود بكشد و حتي اگر هم ميتوانست، بايد راه را براي مشاركتهاي مردمي در اين مساعدتها هموار كند. وقتي كه به گذشته نگاه ميكنيم، جلوههاي زيباي همبستگي ميان مردم را در اتفاقات مشابه ميتوانيم ببينيم. زلزله بويينزهرا، زلزله طبس، سيل جواديه تهران و امثال آنها به دليل فراهم بودن این زمينهها، نهتنها خرابيها زودتر تعمير و جلوي افزايش خسارتهاي جسمي و جاني گرفته شد، بلكه مفهوم واقعي همبستگي ملي و انساني نيز مجال ظهور پيدا كرد.
2ـ در اين وقايع بايد از دادن قولهاي بيحساب و كتاب پرهيز كرد. مشكل زلزلهزدگان در ابتداي كار، پول و اعتبار نيست. شايد در هنگام بازسازي اين مسأله مهم باشد، ولي در روزهاي اوليه مسأله كمك هاي اوليه و غذا و آب و چادر و نيز نجات مصدومان و خاكسپاري جانباختگان و خلاصه سر و سامان دادن به اوضاع اهميت بيشتري دارد. اين كه در اولين روز زلزله دستور داده شود كه كمكهاي بلاعوض به زلزلهزدگان دو برابر شود، نهتنها هيچ مشكلي را از مسايل عاجل آنان حل نميكند، بلكه اين نگراني را ايجاد ميكند كه گويي همه سياستها را بايد با افزايش صوري بودجه حل كرد. ضمن اين كه اين قولها به طور معمول اجرا هم نميشوند و فقط زخمهاي موجود آسيبديدگان را عميقتر ميكند. اين نگاه را ميتوان سياست پولكي ناميد كه برای هر مشکلی و در هر زمينهاي دست به جيب ميشوند. وقتي كه ورزشكاران به المپيك ميروند، اولين و آخرين چيزي كه دستور داده ميشود، دو برابر شدن پول توجيبي آنهاست كه گفتند اجرا هم نشد. حالا هم به جاي پرداختن به مديريت بحران و كمكهاي اضطراري ، سادهترين كار دستور دوبرابر شدن كمكهاست كه صادر ميشود و معلوم هم نيست كه چرا دو برابر شده. اگر كمكها كم است، چرا از ابتدا آن را در حد معقول تعيين نكرده اند و اگر بس است، چرا بايد دو برابر شود؟
3ـ تصاوير مخابره شده از مناطق زلزلهزده، نشاندهنده اين واقعيت دردناك است كه كماكان بسياري از خانهها با خاك و گل و سنگ و چوب و از مصالح بيكيفيت ساخته شدهاند. اين تصاوير درد بيننده را نسبت به آسيبديدهها دوچندان ميكند، زيرا ديگر نميتوانيم اين اتفاق را در قالب بلاياي طبيعي دستهبندي كنيم، چرا كه با اين همه هزينههاي سرسامآوري كه براي مسكن مهر و مسكن روستايي و.... شده است، باز هم شاهد چنين واحدهاي مسكوني هستيم كه جز ويراني و كشتار در برابر زلزلههاي حتي متوسط، كار ديگري از آنها برنميآيد. آيا واقعاً نبايد شرمنده باشيم كه با اين همه ادعاهاي عجيب و غريب در مدیریت جهان و خود را کلیددار بهشت و جهنم معرفی کردن، كماكان خانههاي ما همدستان هميشگي بلاياي طبيعي هستند، همدستاني خطرناكتر از اين بلاها؟ نميدانم در ايران، زلزله را بايد بلاي طبيعي ناميد، يا با اين وضع ساختمانهای ما، به آن بلاي مسكوني بگوييم درستتر است؟.
منتشر شده در روزنامه اعتماد 23-5-1391
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي ارسال شده است.
وبلاگ ما:
http://persianbooks2.blogspot.co.nz
آدرس ارسال نامه:
persianebooks@googlegroups.com
برای قطع اشتراك :
persianebooks+unsubscribe@googlegroups.com
مطالب وكتابهاي مروج خشونت وتجزیه طلبی و تروریسم ،ضد دولتي وضدديني و کتب قابل خرید دربازاررسمی ایران و کتب چاپ خارج(مشمول کپی رایت) براي اين گروه ارسال نخواهد شد.
لطفا موقع ارسال نامه به گروه حتما این موارد را درنظر بگیرید و لطفا موضوع نامه را نيزبه طور كامل ذكر كنيد
و از نوشتن به رسم الخط فینگلیش پرهیز کنید.
http://groups.google.com/group/persianebooks?hl=en
برای کمک به ارتقاء فرهنگ کتابخوانی، نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستیدواز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
خبر خوان وبلاگ:
http://feeds.feedburner.com/ketabxaneh
آدرس گزیده مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://persianbooks-harfha.blogspot.com
برای یافتن شرایط عمومی وپرسش و پاسخ ها از این آدرس استفاده کنید:
http://book-faqs.blogspot.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر