خسته نباشيد دوستان گرامي
به نظر بنده كه خود را كوچك ترين عضو اين گروه ميدانم، بهتر است قبل از اينكه اوضاع خفت بار كنوني را ارزيابي كرده ودر اين راستا خواسته يا ناخواسته مسبب ناراحتي ديگران شويم به اين فكر كنيم كه در بوجود آمدن اين شرايط و همچنين در ادامه يافتن اين شرايط خود ما چقدر مسوول هستيم.
دلواپسي همه دوستان عزيزي( كه بعضا با صراحت لهجه و اندكي تاختن به عقايد مخالف همراه است) بر كسي پوشيده نيست ولي به نظر ميرسد بجاي نقد مستقيم نظرات ديگران، جهت جلوگيري از بوجود آمدن كدورت ها بهتر است با معرفي كتابهاي متفاوت اين كار صورت پذيرد.
كوچك همه دوستان :يكي مثل خودتون
From: persiskiknigi@googlegroups.com [mailto:persiskiknigi@googlegroups.com] On Behalf Of Kamal Parham
Sent: Monday, July 28, 2008 1:23 AM
To: mehran star
Cc: persiskiknigi@googlegroups.com; amir ehsani; vartan vartan
Subject: {کتابهای رایگان فارسی} Re: جواب به یکی از اعضای گروه
با سلام و درود خدمت دوستان (استثنائا"امكان تايپ فارسي برايم فراهم شده)
در پاسخ به دوست عزيزي كه در ارتباط با ابراز عقيده مطلبي نونشته بودند بايد بگويم كه در زماني كه همان پرچم كه مد نظر ايشان است در اهتزاز بود نيز ما به حكومت اعتراض داشتيم و همين اعتراضها منجر به انقلاب شد. متاسفانه بنظر مي رسد كه مشكل ما تاحدودي به فرهنگمان بازمي گردد ( يا حداقل به عادت جاافتاده اي در طي قرون). در كتابي مي خواندم كه بعد از انقلاب بيش از ١١٠ گروه مسلح اعلام موجوديت كردند و چنانچه خودآگاهيد چنين اعلام موجوديتي به مفهوم نفي ديگران است. در همان كتاب نويسنده انگليسي نتيجه گرفته بو د كه ما طرفدار هر تفكري باشيم تعصبات مذهبيمان را بدان انتقال مي دهيم (ماركسيست متعصب). اطلاع كافي ندارم كه اين داده ها را تائيد يا تكذيب كنم ولي باز آنچه در ذهنم خود مي نماياند و نظري كه آنرا رد كنم نيافته ام اينست كه مشكل فرهنگي و در خودماست.
نمي دانم نظر كساني كه اعتقاد دارند حكومت ها آئينه ملتها هستند تا چه حد درست است. اگر نشريات ادبي قبل از انقلاب را ملاحظه بفرماييد تا حدود زيادي داراي حمله و پرخاش و چاقوكشي هاي ادبي و روشنفكري است متاسفانه حتي بين كساني كه پيوسته به ديده احترام به آنها نگريسته ام. امتداد همين شيوه برخورد را در محافل و مجالس و سايتها مي بينم و در ذهن خود اغلب افراد را وقتي در منصه قدرت مي گذارم مي بينم كه رفتار متجاوزي نسبت به ديگران دارد. ظاهر اينست كه گويا هركس از اينكه صاحب قدرت نيست شكوه دارد وگرنه تصور نمي كنم خدا يا طبيعت براي خلق ظالم و مظلوم قالبهاي متفاوتي داشته باشد. اين مطلومها هستند كه وقتي به قدرت مي رسند با ديگران آن مي كنند كه بر آنها رفته است.
اگر من و شما بتوانيم د ريك گفتگوي ساده حد انصاف و مروت را رعايت كنيم اميد اين هست كه شايد فرزندان مان (چنانچه بتوانيم آموزش لازم را به آنها بدهيم) با يكديگر منصفانه برخورد كنند.
متاسفانه عليرغم آنچه كه ظاهرا"مي نمايد عقيده چيزي نيست كه ما آنرا انتخاب كرده باشيم. اغلب سناريوي آنجه را كه بايد باور كنيم و در زندگي به آن عمل كنيم جامعه از پيش برايمان نوشته است فقط بستگي دارد شانس ما در جامعه اي كه در آن رشد مي كنيم تا چه حد خوب يا بد باشد. گويا عقيده به افراد هويت مي بخشد و حس گله اي آنها را ارضاء مي كند. شايد بخاطر همين است كه تا عقايد شان مورد تعرض قرار مي گيرد برآشفته مي شوند. شايد انسانها در سايه خود نسبت به آنچه ادعا مي كنند عقيده دارند سخت ناباورند و وقتي ما با مخالفت پرسناي آنها را كنار مي زنيم از وحشت نمودار شدن سايه در پس آن پرخاشگر و مهاجم مي شوند. اين احتمال هم هست كه افراد شخصيت خود را در قالب اعتقاد خود مي ريزند و اعتقادي را برمي گزينند كه با شخصيتشان (و با بيماريهايشان) تناسب بيشتري دارد. عقيده تا زماني كه در ذهن فرد معتقد باقي است زياني به كسي نمي رساند. اشكال از زماني آغاز مي شود كه از عقيده به عنوان حربه كسب يا نگهداري قدرت استفاده مي شود. سيستم پدرسالاري سالها د رمقابل جنبش زنان كه پس از پايان دوره زمينداري و فرهنگ آن ضرورت وجودي خود را از دست داده بود مقاومت كرد و اين مقاومت هنوز هم ادامه دارد معهذا به دليل از ميان رفتن ضرورت پدرسالاري از جنبش زنان و جنبش نوجوانان شكست خواهد خورد (به پديده والدستيري توسط نوجوانان كه خاص جامعه ايران هم نيست توجه بفرماييد) و پدر به مفهوم عام و خاص آن هنوز به بهانه هاي اخلاقي براي حفظ قدرت خود مقاومت مي كند.
حقيقت اينست كه براي من دشوار است با عقايد پدوفيلها و ديگرآزاران كه با شكنجه كودكان خردسال برايشان لذت جنسي حاصل مي شود موافق باشم. اگرچه اخلاق هم از نظر تاريخي و هم از نظر جغرافيايي نسبي است ولي ظاهرا"براي اخلاق هم اصول كلي وجود دارد كه در طول تاريخ و اغلب مناطق جغرافيايي (غير وحشي) اگر نه مطلق بلكه يكسان بوده.
از پريشانگويي فوق (كه ناشي از شتاب براي رعايت حال دوست عزيزي كه زحمت تايپ را تقبل كرده بود) شايد بتوان نتيجه گرفت كه
١) عقايد ديگران را بايد محترم شمرد مگر خلاف اصول كلي اخلاق باشد.
٢) به ساير عقايد بايد احترام گذاشت ولي وقتي عقيده اي تبديل به ابزار اعمال قدرت مي شود متاسفانه احترام خود را از دست مي دهد
٣) در چارچوب بحثهاي سازنده اين سايت حداقل (اگر چه دانش به گفته دوست عزيزمان نتيجه مستقيمش شعور نيست) بايد به عنوان كساني كه اگر كتاب نمي خوانند براي كتاب خوانها احترام قائلند دموكرات باشيم و وحشت از اين نداشته باشيم كه ديگران عقيده ما را نپذيرند.
٤) چنانچه قشر كتابخوان جامعه قادر به دروني كردن آگاهي هاي خود باشد بنحوي كه اين آگاهيها در رفتار و كردار آنان منعكس شود اين اميد هست كه ويروس دانش و آگاهي فرهنگ جامعه را نيز تحت تاثير قرار دهد.
٥) زماني مي توان حذاقل اطمينان را درمورد دگرگون شدن فرهنگ حاكم بر قشر كتابخوان حاصل كرد كه در برخوردها نشاني از (به روايت زنده ياد شاملو) گندچاله دهاني و چاقوكشي هاي ادبي و روشنفكري نباشد.
2008/7/27 mehran star <mehran.stars@gmail.com>
با سلام
در جواب دوستمان که گفته بود مخالفت با جمهوری اسلامی و نظام مد روز شده باید بگویم که این گروه همانطور که همه می دانند و شما هم اشاره کردید. کارش اطلاع رسانی و روشن کردن افکار عمومی است. خب در نظامی که جوی سانسور و خفقان حاکم است و حتی همه ما شاهد هستیم که وبلاگ این گروه نیز توسط جمهوری اسلامی فیلتر شده است آشنا شدن با دیدگاه ها و افکار همه افراد برای همه مفید می باشد و کسی که حوصله یا .قت خواندن مطلبی را ندارد می تواند آن را نادیده بگیرد.
همچنین در آخر باید به عرض برسانم که نباید ملت ایران را محکوم به این بکنیم که کارشان زیر سوال بردن حکومت وقت می باشد. زیرا اگربه جای جمهوری اسلامی حکومت لاییک و دموکتراتیکی زیر پرچم شیر خورشید که نشان اصالت ایران و ایرانی است به جای حکومت اسلامی که پرچمش هم برخواسته از فرهنگ عربی می باشد و رهبرش به جای لباس و فرهنگ ایرانی صحیفه فلسطینی را برگردن می کند . مطمئنان هیچ کس دیگر به انتقاد از حکومت و اسلام بر نمی خواست.در پایان از مدیران این سایت به خاطر ایجاد چنین محیطی کمال قدردانی و تشکر را دارم
--~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي برايتان ارسال شده است.
آدرس براي ارسال نامه:
persiskiknigi@googlegroups.com
براي قطع اشتراك :
persiskiknigi-unsubscribe@googlegroups.com
توجه:
بعضي از نامه هاي گروه ممكن است به قسمت
spam
در
اي ميل شما (بطور اشتباه)وارد شوند
لطفا روزانه قسمت
spam
را هم چك كنيد
وگزينه هاي مذكور را مطالعه كرده ودكمه
not spam
را فشار دهيد
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/persiskiknigi?hl=en
برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
(forward)
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.
آدرس وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com
آدرس خبر خوان وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com/feeds/posts/default
آدرس خبرخوان مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://www.google.com/reader/shared/05346929471109762493
براي عضويت در گروه ما مي توانيد به اين آدرس نامه دهيد:
persiskiknigi-subscribe@googlegroups.com
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر