به گروه اینترنتی جذاب و پر از اطلاعات و کتابهای جالب کتابهای رایگان فارسی خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه

{کتابهای رایگان فارسی} Re: جواب به یکی از اعضای گروه

 
 
 
Ba salam va adab, khedmate hameh doostan.
 
Be dalile mahoodiyat dar type, gaah dar in neveshteh khate tireh be jaaye cama amadeh.
 
 
 
 
 
 

خدمت دوست عزيزي كه پيشنهاد ماقبل آخر را كردند: فكر مي كنم نظر ايشان درست است كه سايت حاضر اختصاص به معرفي كتاب دارد. ولي مديران محترم سايت گاه از راه كرم اجازه بحث هاي كوتاه را مي دهند.

من با نظر آقاي زارع شورجه هم موافقم و هم مخالف. موافق در اينكه مي توانيم ضمن بحث به هم كتاب معرفي كنيم. مخالف در اينكه در ادامه بحث هم اشكالي نيست .اگر اشكال بي حرمتي به يكديگر و عقايد هم است مي آموزيم كه احتراز كنيم.

حامد عزيز غم نان بقول زنده ياد شاملو يا تلاش براي معاش از قول روانشاد مسعودTفرصتي آنچنان فراخ باقي نمي گذارد كه تمام آنچه را كه دلخواه است بخوانيم. چه ايرادي دارد برخي از خوانده هاي دوستان را در خلال همين صحبت و يا بحث ها دريابيم. بخصوص كه ما متهميم كه روش بحث را نمي دانيم و تحمل مخالفت با عقيده مان را نداريم. (مثل غير مشهوريست كه دو ايراني بحث كنند سه تا نظر وجود خواهد داشت!)

اتفاقا"اينجا كه همه پشت نامهاي ساختگي پنهانيم و مجال خودنمائي كه آفت هر رابطه سالم است وجود ندارد شايد بتوانيم بهتر تبادل نظر را تمرين كنيم. نمي دانم چقدر درست است اين كه مي گويند اگر بر مردمي ديكتاتور حكومت مي كند قطعا"افراد آن جامعه هر يك يك ديكتاتورند. براي ما ديكتاتور كوچولوها كه هنوز عرصه و امكان تبديل شدن به ديكتاتورهاي بزرگ ر انيافته ايم بد نيست اگر تعامل و تبادل نظر را بياموزيم. من در مطالعات فردي خودم و در خلاء اطرافم گاه آنچنان دچار تورم كاذب دانستگي مي شوم كه ياد قورباغه اي مي افتم كه در ته چاهي مي گشت و گاه در لجن پس مانده آبي متعفن شيرجه مي رفت و با خود مي گفت تمام زمين و درياها را سير كردم و آفاق را گشتم غافل از اينكه زمين و درياها فراتر از حد تصور او و بيرون آن چاه حقير است. من بايد انديشه هايم را در آينه انتقادات شما بسنجم.

درمورد آخرين نظري كه در سايت درج شد - احتمالا"مربوط به عليرضاي عزيز بود - نظر ايشان هم درست است ولي به اصطلاح - اشكال طريقي دارد. به اين مفهوم كه يا چيزي درست است يا غلط. اينكه آن مطلب مد روز است يا نيست نمي تواند اعتباري ذاتي براي نظر يا عقيده اي كسب كند.

گروهي اعتقاد دارند كه بحث كردن در ما مردم به اصطلاح متمدن يادگار دوري از دوران تكامل ماست (منظورم تكامل جسماني مي باشد نه تكامل روحاني). در طبيعت براي برگزيده شدن برتر براي جفت گيري بين نرها از يكسو و ماده ها از سوي ديگر نزاع و رقابت در مي گيرد. موجودات بايد در اين جنگ بر هم جنسان خود پيروز شوند تا مورد توجه جنس مخالف قرار گيرند. هر حيواني براي خود مراسم و مناسك خاصي دارد (اگر زماني فرصت باشد انواع مبارزه حيوانات مختلف را - نه براي اكثريتي كه از آن آگاهند بلكه براي آنهايي كه زمينه مطالعاتشان تكامل نبوده خواهم نوشت.) . از آنجايي كه انسان كارهاي حيواني را با مراسم و تشريفات متفاوت انجام مي دهد (في المثل شير آهو را مي درد و مي خورد و انسان حيوانات را ذبح مي كند - مي پزد - مي آرايد و سپس در منزل يا رستوران مي خورد.

بحث كردن - گاه - به جاي شكافتن مطلب موردبحث به جنگ نرينه براي اثبات برتري بدل مي شود. به  خاطر همين است كه بازنده بحث معمولا" حس موجود زخم خورده اي را دارد بنابراين ناچار تا آخرين حد توان از موضع خود هرچند كه سخيف باشد دفاع مي كند (اين مطلب در جاي خود درصورتي كه گسترش يابد مطلب بسيار جالبي است).

گرچه بخش آگاه ذهن ما - هرچند در پس نامهاي مستعار است- باخبر است و قاعدتا"نبايد به آن حالت كله به كله زدن قوچ را بدهد - ولي بخش ناآگاه ذهن كه با غرايز ديرين ما ارتباط دارد جايگاه را عوضي مي گيرد و ما را به دفاع از موقعيت - status - خود وامي دارد.

مطلب پاياني درخصوص بحث و عقيده - اينست كه گفته مي شود انسانها عقيده اي را مي پذيرند كه به بهترين وجه جايگاه آنها را در هستي توجيه كند. جايگاه افراد در هستي تاحدود زيادي به بقا و درنتيجه منافع فردي و گروهي آنها مرتبط مي شود. اگر اين نظر درست باشد پافشاري بر عقايد قابل فهم تر مي گردد. 

در پايان اين بحث مطلبي را كه مدتهاست ذهنم را مشغول كرده از دوستان عزيز مي پرسم . در طول تاريخ دولتي وجود داشته كه در عين قدرت به همسايگان ضعيف تر خود نتاز؟ كسي به قدرت رسيد كه زورگوئي نكند؟ حتي در عرصه يك ده يا شهر كسي بود كه قدرتمند باشد و متجاوز نباشد؟ احتمالا"در شهرها تك و توكي شايد پيدا بوده ولي در تاريخ هر چه كتابها را ورق زدم به جايي نرسيدم. شايد با منش ترين برخورد در عين گرفتن كشورهاي همسايه از آن حضرت كوروش بود بعد داريوش بزرگولي بهرحال ايران هم تجاوز كرد و كشورهاي ديگر را گرفت. انجيل پر از تذكر به مهرباني و مداراست ولي كليسا هم از غافله عقب نماند و عليرغم همه آن تذكرها همان را كرد كه موجود زنده مي كند.

اين فكر از زماني به ذهنم رسيد كه ديدم دوستي پس از گذراندن دوران خفت در كمپهاي پناهندگي و گرفتن امكانات رفاهي درسي خواند و مدركي در بلژيك گرفت و وقتي پس از سالها او را ديدم دولت بلژيك را از هيچ فحش و بي حرمتي و اتهامي معاف نكرد. با توجه به اينكه ايشان پاسپورت آن كشور را دارد و شهروند تحميلي آن كشور است و از امكاناتي بهره مند شده كه د ركشور خودمان خوابش را هم نمي ديد با سكوت نگاهش كردم و بفكر فرورفتم كه آنجايي كه آقاي دكتر كدكني به شكوفه ها به بارانش سلام مي رساند

(چو از اين كوير وحشت بسلامتي گذشتي                    به شكوفه ها به باران برسان سلام ما را

در كجاست بقول اخوان د ركدامين بي نشان قله ست؟ در كدامين سو؟ زماني روانشاد نيما خانه همسايه را آباد مي ديد؟ پس از فروپاشي لانه همسايه توسط غرب ديديم پشت تپه هم روزي نبود

در دوره نوچواني گذرم به منزل دوستي افتاد از تبار هميشه ايراني آتوپاتكان يا آذربايحان خودمان. نواري به تركي (دكلمه شعر) گذاشته بود و گوينده از آنسوي رود سخن مي گفت كه مردم چقدر خوشبختند و پريان به رقص و جلوه گري مشغولند. باز با فروپاشي شوروي ديديم آنور جوب هم خبري نبوده كه هيچ به مراتب از همان دوران ما بدبخت تر بوده اند.

اگر در جغرافياي فعلي جهان ايده آلي نيست يا چيزي كه ما بپسنديم و رضايت بدهيم در كجاي تاريخ دنبال آن بايد گشت.ژدر ايران خودمان به نظر ميرسد هرگاه ايرانيان حكومت كردند وضع اندكي بهتر شد از جمله سامانيان آل بويه زند و غيره. هر دوره اي عرب يا ترك يا مغول و تاتار بود جز محنت مان نيفزود.

سوالم مفصل شد ببخشيد. در انتظار راهنمايي دوستان هستم.

 

 


--~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي برايتان ارسال شده است.
 آدرس براي ارسال نامه:

persiskiknigi@googlegroups.com

براي قطع اشتراك :
 persiskiknigi-unsubscribe@googlegroups.com
توجه:
بعضي از نامه هاي گروه ممكن است به قسمت
spam
در
اي ميل شما (بطور اشتباه)وارد شوند
لطفا روزانه قسمت
spam
را هم چك كنيد
وگزينه هاي مذكور را مطالعه كرده ودكمه
not spam
را فشار دهيد

For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/persiskiknigi?hl=en

برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
(forward)
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.

آدرس وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com
آدرس خبر خوان وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com/feeds/posts/default
آدرس خبرخوان مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://www.google.com/reader/shared/05346929471109762493
براي عضويت در گروه ما مي توانيد به اين آدرس نامه دهيد:
persiskiknigi-subscribe@googlegroups.com
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ