به گروه اینترنتی جذاب و پر از اطلاعات و کتابهای جالب کتابهای رایگان فارسی خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

۱۳۸۷ مرداد ۵, شنبه

{کتابهای رایگان فارسی} چی گهی مُخُوردی تو حیاط سگ توله ؟ / تلخ نوشته ها



 
 

Sent to you by باقر كتابدار via Google Reader:

 
 

via بالاترین on 7/26/08

چند سال پیش همسایه بالایی خبر اورد چه نشستی که خونت رو دزد زد ! به خونه که امدم دیدم جا تره بچه نیست ! افتابه و کفگیر ملاقه و رختخواب ها رو نبرده بود ... به کلانتری محل رفتم و عارض شدم ! پاسبان امد و نگاهی کرد و گفت دزد امده و رفت ! فرداش به اگاهی رفتم و با سروان فلانی که مسئول پرونده بود اشنا شدم ... گفتم جناب سروان دستم به دامنت این دزد خونه مارو بگیر ! گفت ماشین داری گفتم بعله ! گفت بریم ... منه ساده هم فکر کردم میخواد دنبال دزد خونه ام بره ... تا ظهر مارو توی گلشهر و ساختمون و خیابون گردوند اخرش فهمیدم پفیوز اصلا دنبال یه کار دیگه اس ! سه چهار روز راننده شخصی این اقا شدیم که میبردیمش دنبال کاراش اخرش هم خربزه و طالبی و گلابی میخرید میرسوندمش خونش ! روز چهارم گفتم جناب سروان من نوکرتم ... بخدا من کار دارم نمیتونم هرروز بیام اگاهی ! گفت کارت چیه ؟ گفتم فلان کار ... گفت شما از این میز و صندلی های فلان مدل دارین ! زود دوزاریم افتاد ! الکی گفتم اره اتفاقا از این مدل جدیداش هم داریم شما دزد رو بگیر من در خدمتم ! نیشش باز شد و گفت برو دنبال كارت تا خبرت کنم ! یه ماهی که گذشت جناب سروان زنگ زد که فردا بیا اگاهی ! فردا که شد رفتم پیش جناب سروان دیدم جوونکی رو زمین نشسته و داره تند تند چیزی مینویسه ! جناب سروان گفت : ک... کش دفترچه خاطرات مینویسه د...وس ! گفتم چه خبر جناب سروان ؟ گفت دزد همین اقا زاده اس که داره مینویسه ! پنجاه و هفت مورد سرقت رو تا حالا اعتراف کرده ! به جناب سروان گفتم : اینا نمیتونن بگن فقط یه مورد سرقت داشتن ؟ چرا اینجوری مثه بلبل اعتراف میکنن ؟ خندید و گفت : با اینا کاری میکنیم که سنگ هم باشه دهن وا میکنه ! همونجا یه پسره رو اوردن کم سن و سال و گفتن توی حیاط یه خونه بوده و صابخونه از تو مستراح که در میاد میگیردش ! جناب سروان گفت چی گهی مُخُوردی تو حیاط سگ توله ؟ پسره گفت بُقران کِفتَرُم رفته بود تو خانَش جناب سروان ... به امام رضا زنگ زَدُم درَه وانِکرد بره همی از رو دیوار رفتُم ! جناب سروان انگشتای این بدبخت رو یه جور حرفه ای پیچوند که مثه ابر بهار گریه کرد و گفت گه خوردُم ... گه خوردُم ! رفته بودُم دُزدی ! با جلال سیاه بودُم ... او فِرار کِرد ! سروان گفت دیگه کجا رفتی دزدی قرمساق ؟ گفت : فِشار نده ... بخدا هیچ جا دیگه ؟ جناب سروان یه فشار دیگه داد باز پسره گفت : اخ ... اخ ... نِنِه جان ...نِنِه جان اَنگوشتُم ! مُگم جناب سروان همه ره مُگم جان مادرت فشار نَده ! یه کاغذ مداد دادن به پسره تا اونم دفترچه خاطرات بنویسه و جناب سروان یه نگاهی به من کرد و گفت : فهمیدی ؟ گفتم : ها بخدا فهمیدم جناب سروان ! همه اینارو گفتم تا برسیم به جریان دادگاه این دزد خونه ما ! برای دادگاه من رو هم دعوت کردن که وقتی رفتم گفتن چون شاکی ها زیاد بودن تو دادگاه جا نشدن و دادگاه در نماز خونه تشکیل شده ! وارد نماز خونه که شدم دیدم چه خبره ... یه چند تا شاکی من رو دوره کردن و گفتن ما همه گفتیم قطع ید یا رد اموال تو هم همینو بگو ! گفتم یعنی چی ؟ گفتن یعنی یا هر چی برده بده یا دستش رو قطع کنین ! قبل از من خانمی جلوی میز قاضی قرار گرفت و گفت من اموالم رو میخوام ! وقتی قاضی ازش پرسید تقاضای قطع ید داری یا نه ؟ گفت : اصلا ... مگه میشه دست یه ادم رو قطع کرد ! من حاضرم همون اندازه هم که برده بدم تا دستش قطع نشه ! این چه سوالیه ؟ فضای دادگاه سنگین شد ! حسابی جا خوردم و در دلم به اون زن افرین گفتم ! شاید اگر اون زن این حرف رو نمیزد من هم تحت تاثیر اون جو میگفتم قطع ید ! کسی چه میدونه ! افرین بر اون زن و افرین بر هر چه انسانه که نه راضی میشه عضوی قطع بشه و نه سنگی به سری بخوره ... افرین !
نظرات

 
 

Things you can do from here:

 
  --~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
اين نامه به دنبال عضو يت شمادرگروه كتابهاي رايگان فارسي برايتان ارسال شده است.
 آدرس براي ارسال نامه:

persiskiknigi@googlegroups.com

براي قطع اشتراك :
 persiskiknigi-unsubscribe@googlegroups.com
توجه:
بعضي از نامه هاي گروه ممكن است به قسمت
spam
در
اي ميل شما (بطور اشتباه)وارد شوند
لطفا روزانه قسمت
spam
را هم چك كنيد
وگزينه هاي مذكور را مطالعه كرده ودكمه
not spam
را فشار دهيد

For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/persiskiknigi?hl=en

برای کمک به تداوم کار ما نامه های گروه را براي دوستان كتابخوان خود بفرستید
(forward)
واز آنها بخواهید که در گروه عضو شوند.

آدرس وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com
آدرس خبر خوان وبلاگ:
http://persianbooks2.blogspot.com/feeds/posts/default
آدرس خبرخوان مطالب جالب ديگر تارنماها:
http://www.google.com/reader/shared/05346929471109762493
براي عضويت در گروه ما مي توانيد به اين آدرس نامه دهيد:
persiskiknigi-subscribe@googlegroups.com
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ